آموزش نسخه خوانی در داروخانه دکتر نگین واعظی

پکیج آموزشی اصول نسخه خوانی در داروخانه به همراه صد ها نمونه نسخه آموزشی


گفت از دوست چه دیدی که چنین مسروری ؟ گفتم از دوست همین بس که ز ما یاد کند .
 

نسترن را سایه بانت می کنم ، دیدگانم را چه قابل ، جان فدایت می کنم .
 

ما که می ترسیم از هجرت دوست ، کاش می دانستیم روزگاری که بهم نزدیکیم چه بهایی دارد ، کاش می دانستیم حس دلتنگی هر روز غروب ، چه دلیلی دارد .


لطفا متن كامل رو در ادامه مطلب ببينيد...

دوست داشتن پرواز است و عاشقی به اوج رسیدن عاشقی ، یعنی هر لحظه پویایی یعنی عبور از کنار بدی ها به امید رسیدن به خوبی ها ، عشق بی گذشت بی معناست مثل پروازی بی بال است که تو را به اوج می رساند اما ناگهان بر زمینت می کوبد .

عشق یعنی پاک ماندن در فساد ، آب ماندن در دمای انجماد ، در حقیقت یعنی سادگی در کمال برتری افتادگی .
 

عشق را در بی کران ها توان یافتن نسیت ، همانا دوست داشتن را در کران آبی قلب بی کران تو می توانم احساس کنم و این برای من بس است زیرا می دانم دوست داشتن برتر از عشق است .


لطفا متن كامل رو در ادامه مطلب ببينيد...

گرمی سلامم ، آتش خاطره هاست ، پذیرا باش ، گرچه میان ما فاصله هاست .
 

اگر با دیدن من غم رو دلت جون می گیره میمیرم که تا ابد قلب تو آروم بگیره ، اگه با بودن من باغ تو ویرونه میشه ، میرم اما میدونم دل بی تو دیونه میشه ، فکر نکن که بی کسم خدا به دادم میرسه ، کوه به کوه نمی رسه آدم به آدم می رسه .
 

لیز خوردن بهانس تا دستایی رو که دوست داری محکم بگیری .


لطفا متن كامل رو در ادامه مطلب ببينيد...

میگن لبخند به مرگ ربطی نداره ، ولی تو بخند تا من برات بمیرم .
 

حتما برات پیش اومده وقتی داری به آسمون نگاه می کنی یکی ازت بپرسه دوست داری کدوم ستاره ستاره ی تو باشه ؟ اکثر آدما میگن اون پر نورترین ستاره ، ولی یادت باشه اونی که از همه پر نورتره علاوه بر تو ، تو چشم خیلی های دیگه هم هست .
 

راز تمامی نیایش ها و پرستش ها در سرازیر شدن اشک هاست ، اشک ها مقدس اند ، خداوند دل آنهایی را که دوست دارد ، با اشک های عشق پر می کند .


لطفا متن كامل رو در ادامه مطلب ببينيد...

اگرچه نازنینان را وفا نیست ، گلستانی چو باغ آشنا نیست ، اگر بر اوج آسمان هم پا گذارم ، دلم یک لحظه از یادت جدا نیست .
 

دوست داشتن تنها چیزیه که نوبتی نیست ، پس خارج از نوبت دوستت دارم .
 

دیرگاهیست که تنها شده ام ، قصه ی غربت صحرا شده ام ، من که بی تاب شقایق بودم ، همدم سردی یخ ها شده ام ، کاش چشمان مرا خاک کنید ، تا نبینم که چه تنها شده ام .


لطفا متن كامل رو در ادامه مطلب ببينيد...

اشک رازیست ، لبخند رازیست ، عشق رازیست ، اشک آن لبخند عشقم بود قصه نیستم که بگویی ، نغمه نیستم که بخوانی ، صدا نیستم که بشنوی یا چیزی چنان که ببینی یا چیزی که چنان بدانی ، من درد مشترکم مرا
 

می خواهم به انتظار بنشینم و دگر هیچ نگویم به خاطرات بسپار شاید کسی سادگی را از چشمان تو آموخت و اندیشه اش قد کشید تا خود خود خدا ، اعتراضی نیست اگر مهتاب نباشد اعتراضی نیست اگر قاصدک نباشد ولی تو بمان تا آن طرف خوبیها .
 

بعد از این هم آشیانت هر کس است باشد ، با او یاد تو بر ما بس است .


لطفا متن كامل رو در ادامه مطلب ببينيد...

صفحه اصلی انجمن سایت فروشگاه اینترنتی خرید کارت شارژ تبلیغات کسب درآمد در خانه
آموزش نسخه پیجی در داروخانه