آموزش نسخه خوانی در داروخانه دکتر نگین واعظی

پکیج آموزشی اصول نسخه خوانی در داروخانه به همراه صد ها نمونه نسخه آموزشی

لبخند او ، بر آمدن آفتاب را ، در پهنه طلائی دریا ، از مهر ، می ستود ، در چشم من ، ولیکن ... ، لبخند او بر آمدن آفتاب بود ! (فریدون مشیری)


همدلی کو ؟ تا شوم همراه او ، سر نهم هر جا که خاطر خواه او ! شاید از این تیرگی ها بگذریم ، ره به سوی روشنمایی ها بریم ، می روم ، شاید کسی پیدا شود ، بی تو ، کی این قطره دل ، دریا شود ؟ (فریدون مشیری)
 

به چشمان پریرویان این شهر ، به صد امید می بستم نگاهی ، مگر یک تن از این نا آشنایان ، مرا بخشد به شهر عشق راهی . (فریدون مشیری)


لطفا متن كامل رو در ادامه مطلب ببينيد...

میگن لبخند به مرگ ربطی نداره ، ولی تو بخند تا من برات بمیرم .
 

حتما برات پیش اومده وقتی داری به آسمون نگاه می کنی یکی ازت بپرسه دوست داری کدوم ستاره ستاره ی تو باشه ؟ اکثر آدما میگن اون پر نورترین ستاره ، ولی یادت باشه اونی که از همه پر نورتره علاوه بر تو ، تو چشم خیلی های دیگه هم هست .
 

راز تمامی نیایش ها و پرستش ها در سرازیر شدن اشک هاست ، اشک ها مقدس اند ، خداوند دل آنهایی را که دوست دارد ، با اشک های عشق پر می کند .


لطفا متن كامل رو در ادامه مطلب ببينيد...

زندگی درک همین امروز است ، ظرف دیروز پر از بودن توست ، شاید این خنده که امروز دریغ کردی ، آخرین فرصت همراهی ماست .
 

هیچ کس اشکی برای ما نریخت ، هر که با ما بود از ما می گریخت ، چند روزی هست حالم دیدنیست ، حال من از این و آن پرسیدنیست ، گاه بر روی زمین زل می زنم ، گاه بر حافظ تفاءل می زنم ، حافظ فالم را گرفت ، یک غزل آمد که حالم را گرفت ، ما ز یاران چشم یاری داشتیم ، خود غلط بود آنچه می پنداشتیم .
 

واپسین لحظه دیدار ، منو دست گریه نسپار ، توی تردید شب خدا نگهدار ، اگه خوابم اگه بیدار ، تو ی این فرصت تکرار ، بگو عاشقی برای آخرین بار .


لطفا متن كامل رو در ادامه مطلب ببينيد...

اگرچه نازنینان را وفا نیست ، گلستانی چو باغ آشنا نیست ، اگر بر اوج آسمان هم پا گذارم ، دلم یک لحظه از یادت جدا نیست .
 

دوست داشتن تنها چیزیه که نوبتی نیست ، پس خارج از نوبت دوستت دارم .
 

دیرگاهیست که تنها شده ام ، قصه ی غربت صحرا شده ام ، من که بی تاب شقایق بودم ، همدم سردی یخ ها شده ام ، کاش چشمان مرا خاک کنید ، تا نبینم که چه تنها شده ام .


لطفا متن كامل رو در ادامه مطلب ببينيد...

می دونی وقتی خدا داشت بدرقه ام می کرد بهم چی گفت ؟ جایی که می ری مردمی داره که می شکننت ، نکنه غصه بخوری تو تنها نیستی ، تو کوله بارت عشق می ذارم که بگذری ، قلب می ذارم که جا بدی ، اشک می دم که همراهیت کنه ، و مرگ که بدونی بر می گردی پیش خودم . (احمد شاملو)
 

جانم از غم تباه شد ای واه ، روزم از عشق شد سیاه سیاه ، سوختم ، سوختم ، دریغ ، دریغ ، مگر ای شیخ عشق بود گناه ؟! (احمد شاملو)
 

دز فراسوهای عشق تو را دوست دارم ، در فراسوی پرده و رنگ ، در فراسوی پیکرهایمان ، با من وعده ی دیداری بده . (احمد شاملو)


لطفا متن كامل رو در ادامه مطلب ببينيد...

از خدا نخواه همه دنیا مال تو باشه ، از خدا بخواه کسی که همه دنیای توه مال کسی نباشه .
 
خاطراتم تلخ ، یاد تو همیشه شیرین ، تا ابد فکر تو هستم نازنین رفیق دیرین .
 

خیال خال تو با خود به خاک خواهم برد ، تا ز خال تو خاکم شود عبیر آمیز .
 

گفتم که فراق را نبینم ، دیدم آمد به سرم از آنچه می ترسیدم ، نوحی به هزار سال یک طوفان دید ، من نوح نیم و هزار طوفان دیدم .


لطفا متن كامل رو در ادامه مطلب ببينيد...

صفحه اصلی انجمن سایت فروشگاه اینترنتی خرید کارت شارژ تبلیغات کسب درآمد در خانه
آموزش نسخه پیجی در داروخانه