ابزار وبلاگ - خدمات وبلاگ نویسی - اخبار آی تی

لبخند او ، بر آمدن آفتاب را ، در پهنه طلائی دریا ، از مهر ، می ستود ، در چشم من ، ولیکن ... ، لبخند او بر آمدن آفتاب بود ! (فریدون مشیری)


همدلی کو ؟ تا شوم همراه او ، سر نهم هر جا که خاطر خواه او ! شاید از این تیرگی ها بگذریم ، ره به سوی روشنمایی ها بریم ، می روم ، شاید کسی پیدا شود ، بی تو ، کی این قطره دل ، دریا شود ؟ (فریدون مشیری)
 

به چشمان پریرویان این شهر ، به صد امید می بستم نگاهی ، مگر یک تن از این نا آشنایان ، مرا بخشد به شهر عشق راهی . (فریدون مشیری)

لطفا متن كامل رو در ادامه مطلب ببينيد...

قصه دوستی من و تو به قشنگی خیاله ، من و تو ماهی و آبیم که جداییمون محاله .
 

دل من قایق و چشم تو دریاست ، نشستن در کنار هردو زیباست ، دل من قایق گم کرده راهیست ، که در آرامش چشم تو پیداست .
 

نمیگم دوست دارم ، نمیگم عاشقتم ، میگم دیونتم تا اگه یه روز ناراحتت کردم بگی بیخیال دیونست .
 

در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم ، اصلا به تو افتاد مسیرم که بمیرم ، یا چشم بپوش از من از خود برهانم ، یا تنگ در آغوش بگیرم که بمیرم .

لطفا براي ديدن همه ي پيامك هاي ادامه مطلب برويد ....

دراین دنیا که مردی حرام است ، برو نامرد باش که نامردی مرام است .
 

امروز را برای بیان احساس به عزیزانت غنیمت شمار ، شاید فردا احساسی باشد اما عزیزی نباشد .
 

ببخشید ، از اداره گاز مزاحمتون میشم ، میتونم از لپتون یه گاز بگیرم .
 

ببخشید ، از اداره هواشناسی مزاحمتون میشم ، اگه یه نفر دلش هواتونو کرده باشه باید چیکار کنه ؟
 

گل اگر خار نداشت ، دل اگر بی غم بود ، اگر از بهر کبوتر قفسی تنگ نبود ، زندگی عشق اسارت قهر آشتی همه بی معنا بود .

لطفا براي ديدن همه ي پيامك هاي ادامه مطلب برويد ....